ب –حال به خطاهاي مشهود در مونتاژ و کار فتوشاپي دقت کنيد:

ب/1-دست احمدي نژاد و به اصطلاح دست مادر چاوز، همان دست وي با آن مرد است. استخوان‌بندي، رگ‌هاي بيرون زده، چگونگي قرار گرفتن انگشتان کنار يک‌ديگر، فاصله انگشت‌ها و حتي مقداري که مقدار ناخن احمدي نژاد از دست او بيرون آمده، مقداري از انگشت شصت که در داخل دست وي قرار گرفته و ... همه عين هم هست و محال است چنين اتفاقي بيافتد.

ب/2 –عکس دو عکس روي هم منطق شود، معلوم مي‌شود که حالت سر احمدي نژاد، ميزان خم شدن، با آن که مرد و زن هر دو هم قد هم نيستند و نحوه‌ي قرار گرفتن روي صورت يکي است.

ب/3 –حتي مقدار چين و چروک صورت ناشي از تأثر و حالت لب، خم ابرو و ميزان بسته شدن چشم احمدي‌نژاد در هر دو عکس عيناً يکي است.

ب/4 –به دگمه پيراهن شخصي که پشت هر دو نفر ايستاده نگاه کنيد. دقيقاً ميزان فاصله‌اش با کت احمدي‌نژاد يکي است. مگر مي‌شود در حالي که افراد در حرکت هستند و دوربين نيز در حرکت و اصلاً ممکن است هر عکس را عکاسي تهيه کرده باشند، يک نفر در ديدار با دو نفر به يک حالت و يک اندازه بايستند و نفر سوم پشت آنها نيز چنان فاصله‌اش را حفظ کند که به رغم تفاوت زاويه دوربين، حتي يک ميليمتر هم فاصله دگمه‌ي پيراهنش با کت يک نفر ديگر تغيير نکند. با پيچيده‌ترين برنامه‌ريزي‌ها پليسي، امنيتي، تشريفاتي، عکاسي و ... نيز نمي‌توان چنين شرايطي را ايجاد نمود.

ب/5 –اگر به کلاه خاتمي که در گوشه سمت چپ عکس قرار دارد و فاصله آن و ... دقت شود، معلوم مي‌شود نه تنها احمدي نژاد بايد در يک حالت فيکس ايستاده باشد و افراد بيايند در همان حالت دست در دست او قرار داده و با او همدردي کنند، بلکه سايرن نيز بايد منجمد شده باشد و هيچ حرکتي در اين سالن نکرده باشد. همه بايد مجسمه باشند تا چنين حالتي ممکن شود.

ب/6 –عکس فتوشاپي جعلي محل برش عکس براي نزديک نشان دادن عکس احمدي‌نژاد با آن مرد و نيز دور نشان دادن عکس با به اصطلاح مادر چاوز به وضوح معين مي‌گردد.

ب/7 –جاعل فتوشاپي آن قدر عجله داشته که حتي نکرده ابروي آن مرد را که در عکس زير دماغ احمدي‌نژاد قرار گرفته خوب پاک کند و نيز ميزان فاصله لبه‌ يقه‌ي پيراهن نفر پشت سر را کمي تغيير دهد.